vistamobile

بزرگوار شما و من انجمن رو تشکیل دادیم درسته؟ شما همونی رو که بلدی و میگی باشه از اولش تایپک بده شما یاد بده !! از این واضح تر؟ بخدا همه استقبال میکنن.پژی تایپک رو قفل کن. ادفن ادامه ندین

داداش شما هیچ فعالیتی نداری!! الان چه انتظاری از بقیه هست؟ عرض کردم شمام جزئ از ما هستی. نیستی؟ کدوم سوالت بی جواب مونده؟ شما 5 ماهه که تو انجمن تشریف دارین ولی حتی یک ذره پیشرفت نداشتین و این تقصیر ما نیس. از کم کاری خودتونه. بپرسین تا بقیه مجیور بشن جواب بدن از همون صفرش بپرسین. ما حتی طرز بیانتون اشتباهه. منم سطح سوادم کم نیست و میدونم شرایط یه سایت و انجمن چجوریه. با اجازتون مدرس نرم افزارم ولی تنها چیزی که تو انجمن نمیبینم انگیزه تو افرادی مثل شماست. لدفن بحث رو ادامه ندین و گر نه مجبورم بن کنم. موفق باشین

دوستان به کسی بر نخوره ولی کل بار انجمن رو دوش چند نفر مثل پژمان نیکروان یا امین شاهدی یا حسین و شهاب و... هستش که دمشون گرم انصافا کم نمیزارن . قصدم از این جواب دادن ها توهین به کسی نیست یا نمی خوام فعالیت کسی رو زیرسوال ببرم . بابا یکم فعالیت داشته باشین بلد نیستین اگر پسته نظرتون مفید بود اون دکمه لامصب تشکر رو فشار بدین ، نویسنده تایپک خستگیش در بره.

چقدر عصبانی هستین؟ نمیدونم هدف از این بحث انحرافی واسه چی هستش؟ من میگم مسئولیت به دوش یادگیرندست نه یاد دهنده. اینجا هم یه انجمن دواطلبانست. شاید سواد من از شما کمتر باشه ولی دلیل نمیشه اینجوری حرف بزنین در ضمن کاربر باید خودش فعال باشه. همین شما بیا یه تایپک از صفر بزن و هر روز اپدیتش کن. شما خودت چندان فعالیتی نداری چه انتظاری از بقیه هست؟ (از 8 فروردین تا حال 28 پست زدی که احتمالا 90 درصدش تشکر بوده. قصد توهین ندارم ولی بیشتر کاربرا مثل شما دنبال لقمه حاضری هستن)

داداش من درمورد انجمن بغلی حرف نمیزنم که. اینجا قرار نیست تنها منبع و راه نجات باشه!! فعالیت کاربر باعث موفقیتش میشه. سوال بپرسه فیلم ببینه کلیپ ببینه. ما اینجاییم واسه رفع مشکلات و آموزش اصول برنامه نویسی. قرار نیس از صفر تا صد رو کاربر همینجا دریافت کنه. باید تلاش کنه شکست بخوره و شکست بخوره و... تا آخرش بفهمه چی به چیه. اتفاقا اینجا همه چیز طبقه بندی شدست فقط متاسفانه فعالیت کم شده چون حدود 2000 کاربر داره که همه منتظرن چندتا از بچه ها آموزش بزارن و اینا برن جلو. کاربر داریم که بیشتر زا یک ساله اینجا عضوه ولی دریغ از یک تشکر . فقط مصرف کننده صفر. اونم نه یکی و نه دو نفر. حتی اگر چیزی هم بلد باشه عمرا بزاره اینجا. در ضمن ما نمیدونیم کاربر صفر چقدر پیش درآمد داره. لطفا یکی از مدیرا این تایپک رو قفل کنن.

سلام. چرا اتفاقا من از همین جا و صفر شروع کردم حتی نمیدونستم چجوری لی اوت رو فراخونی کنم یا بگم باتون چجوری عمل کنه. شما باید از پستهای اولیه شروع کنین. کتاب انگلیسی راهنمای بیسیک رو بخونین که تقریبا 80 درصدش عکسه بعد اینجا هم سوال بپرسین حالا هر چقدر مبتدیانه باشه. مشکل بیسیک اینه که منابع کم داره . موفق باشین

درس پنجم بخش اول : تبلیغ بشیم!! سلام. خوبین ؟ این درس آخره و از دو بخش تشکیل شده . بخش اول اینه که چجوری مشتری پیدا کنیم و بخش دوم اینکه چجوری از تبلیغات درون برنامه استفاده کنیم و بابتش پول دربیاریم. بخش دوم رو تدریس نمیکنم چون خود مارکتها نحوه کار رو آموزش دادن. بخش اول : فرض کنیم یه آپ ساختیم حالا این آپ ما مورد تایید مارکتهاست. میخوایم برنامه رو به افراد بیشتری معرفی کنیم. چون هرچی بیشتر دیده بشه احتمال فروشش بیشتره. اینا گزینه های ماست : تبلیغات درون برنامه ای ( مثل عدد ) تبلیغات در سایتها و انجمنها (بنر) تبلیغات ایمیلی (بنر و متن ) تبلیغات پیامکی ( مارکت همراه اول بیشتر از این روش استفاده میکنه) استفاده از برنامه های رایگان 1 - تبلیغات عدد و مگنت : راحت ترین روش هستش البته هزینه ها اصلا منطقی نیستن. ولی خوب بازده واقعا خوبی داره و بر اساس جامعه هدف عمل میکنه.یعنی دقیقا کاربر اندروید تبلیغات شما رو میبینه 2- تبلیغات سایتها و انجمن ها : شما دو راه دارین یکی اینکه مستقیما با مدیران سایتها مکاتبه کنین و مثلا برای یک ماه، هدر سایت رو اجاره کنین ( توصیه من) و یا اینکه کمپین بسازین. کمپین چیه؟ شما میرین به یکی از سایتهای اصطلاحا شبکه تبلیغات و عضو میشین حالا بر حسب جامعه هدفتون، نوع کارتون و میزان مبلغی که تو جیبتون هست ( معمولا از 300 هزار تومن شروع میشه) یه کمپین میسازین. این کمپین میتونه بنر گرافیکی باشه یا تبلیغات متنی. ویژگی خوبی که این شرکتهای اینترنتی دارن اینه که حتی امکان دیده شدن تبلیغات شما در سایتهای معتبری مثل 90 یا سایتهای مشهور خبری و پر بیننده وجود داره و نکته بدش اینه که جامعه ی که این تبلیغات رو میبینه جامعه هدف نیست مگر اینکه برنامتون خیلی شاخ باشه مثلا دیکشنری آنلاین یا سخنگو یا برنامه مسیر یاب 3 - من از این روش استفاده کردم و خوب رای من که هزینه هر محصولم 10 هزارتومن بود جواب داد ولی برای شما نمیدونم. روش کار اینه که به یکی از ایمیل مارکتینگ های ایرانی معتبر سر میزنین و ازشون میخواین که مثلا 100000 ایمیل برتون بفرستن. شما با این روش افراد زیادتری رو در دسترس دارین فقط دوتا ایراد هستش: 1 . اعتماد به این شرکتها جهت ارسال ایمیل 2 . جامعه هدف اشتباهی!! یعنی این شرکتها به همه ایمیل میدن بدون توجه به جامعه هدفتون 4- این کار فعلا تو مارکت همراه اول امکان پذیره . من هر چقدر سعی کردم چیزی سر درنیاوردم . راستش نمیدونم کلا کارایی داره یا نه 5- ارازن ترین روش ، اینه که چندتا آپ رایگان بسازین و بعد در نوتیفیکشن بار یا خود برنامه تبلیغات برنامه پولی رو بزارین. 6 - تبلیغات تلویزیونی!! خب اینو دیگه توضیح نمیخواد چند نمونشو تو تلویزیون دیدین. چی رو تبلیغ کنیم اصن؟ خب چی ساختین؟ قراره این برنامه چیکار کنه؟ اصلی ترین ویژگیش چیه؟ اصولا برنامه نویسی واسه دوکاره: یه کاری رو راحت کنه ،مثلا یه برنامه بانکی رو در نظر بگیرین یا یه مترجم آنلاین یا حتی یه چراغ قوه ساده که در وقت و هزینه فرد صرفه جویی میکنن یا در شرایط خاصی کارشو راه می اندازن. یا واسه سرگرمی ساخته شدن. شما همینو بگو. خیلی ساده. قرار نیست هیچ چیز عجیب و غریبی انجام بشه. صداقت در تبلیغات اصله. راستی اگر از نوتیفیکشن بار استفاده کردین لدفن رو اعصاب کاربر راه نرین . چیزهایی که به ذهنم رسید و تو این مدت یاد گرفتم رو اینجا نوشتم. هر کی هر سوالی داره و یا انتقادی بگه در خدمتم. چیز عجیبی قرار نیست اتفاق بیافته. قراره یه چیزی بسازیم که هم خودمون رو اغنا کنه و هم جیبمون رو یه صفایی بده من اینجا از نظر کد نویسی از همه کمترم و این بارها به خودم ثابت شده. واین مطالبی هم که اینجا نوشتم خالی از اشکال نیس پس خودتون هم بگردین و اطلاعات کسب کنین. صرف کد نویسی یا دیزاین شما رو حرفه ای نمیکنه. به امید انجمنی پربارتر. پــــــایـــــــان مختار رئوفی

بخش دوم درس چهارم : مارکتها مارکتها در ایران : اولین حضور مارکتها در ایران مربوط به فروشگاههای خود گوشی ها بود. و ما مثل همیشه تحریم!! سال 90 برای اولین بار با کافه بازار برخورد داشتم. برام جالب بود که برنامه اندروید با زبان فارسی و حال و هوای ایرانی وجود داره. البته مارکتهایی هم مثل سیبچه برای ایفون هم در حال شکل گیری بودن. بازار خیلی قوی شروع کرد و تونست پایه های خودشو تو ایران محکم کنه. اگر شما از اون دسته از افرادی هستین که فکر میکنین با لغو تحریم ها و دسترسی توسعه دهنده گان ایرانی به گوگل پلی ، آمازون و...دیگه کار کافه بازار تمومه، باید بگم که من مخالفم. به چند دلیل و اصلی ترینش اینه که گوگل پلی یا هر مارکت دیگه ی سیاست های خاص خودشون رو دارن، چند صد میلیون کابر، و مطمئنن چند ده هزار توسعه دهنده!! پس استاندارهای اونها کشندست. مخصوصا برای بومی سازان. شما باید خیلی پوستتون کلفت باشه و برنامه هاتون قوی ، تا از این منبع طلا، پول پارو کنین. (شدنی ولی سخت) مارکت بازار مثل هر مارکت دیگه ای یک سری قوانین بین المللی ( مثل حق کپی رایت) و یک سری قوانین بومی ( مثل هزینه مالیات) و یک سری قوانین اختصاصی (مثل درصد سود طرفین) رو داره. این سیاست ها برای برخی قابل قبول و برای بیشتر افراد ظالمانه به نظر میرسه. در ایران بیش از 7 مارکت اندرویدی وجود داره، که هیچ کدوم تراکنش مالی و ترافیک کاربری بازار رو ندارن. پس اولین گزینه توسعه دهندگان بازاره ولی بزارین یه موضوع رو با هم روشن کنیم: فکر میکنین راه های درآمد یه توسعه دهنده اندروید چیاست؟ خوب تو ایران 90 درصد دوتا گزینه: 1- مارکتها 2- تدریس و تو سایر کشورها: 1 – تدریس مجازی (ویدئو و زنده) (معمولا رایگان) 2-تدریس در کلاسها (درآمد معمولی) 3- ایجاد فروشگاه سورس (درآمد معمولی) 4- ایجاد فروشگاه بازی و برنامه (معمولا لینک به مارکتهاست) 5- ایجاد سایت سفارش طراحی (پردارمد) 6- ایجاد سایت طراحی آنلاین مثلا کاربر بدون کد نویسی بازی میسازه (پردرآمد) 7- ایجاد سایت آموزشی (فروش ویدئو) 8- ایجاد مارکت بومی (درآمد معمولی) 9- ایجاد و پشتیبانی برنامه (مثلا برنامه دانشگاهی یا حسابداری) (پردرآمد) 10- ایجاد تبلیغات در آپ ها (بازی و برنامه رایگانه مثل عدد خودمون) 11- ایجاد آفر ( همون تبلیغاته که البته هزینه رو یه شرکت غیر از مارکت میده) 12 - ساخت برنامه و بازی پولی!! 13- تدریس و ما چی؟ نهایتش یه برنامه موضوعی یا کتاب (لطفا به کسی بر نخوره) و ارسال به مارکتها و انتظار تا انتشار یا رد شدن. مارکتهای ما هم علی رغم پتانسیل عالی برای درآمد زایی، فقط در برهه زمانی خاصی در سال تکون کوچیکی میخورن. از بازار یه هیولا ساختیم در حالی که اون هیولا خود مائیم. ما قطعات تشکیل دهنده بازار و یا هر مارکت دیگه ای هستیم. گناه ما ناآگاهی ماست. ما حتی قوانین کار خودمون رو نمیدونیم. توسعه دهنده ایرانی، علاقه مند، مستعد و خلاقه. ولی اینا کافی نیست. هیچ همبستگی خاصی بین توسعه دهندگان ایرانی وجود نداره جز چندتا انجمن و گروه اجتماعی. د ر دوسال اخیر همایشهای زیادی برای بررسی ایده ها و خلاقیت و کشف استعداد و... انجام میشه ولی ایراد بزرگی که داره اینه که من شهرستانی و یا تعداد زیادی از علاقه مندان هیچ دسترسی به این منابع الهام بخش ندارن. " پ ن : دلگیری من به عنوان یه توسعه دهنده اینه که وقتی برای یه همایش تو تهران دعوت میشم خیلی راحت ازم میخوان که 300 هزار تومن ناقابل پرداخت کنم برای یک روز شنیدن حرفهایی مثل : تو میتونی و خلاق باش!!" برای خود من نه بازار بلکه تمامی مارکتها هیولا هستن چون هرکدوم یه جوری سنگ اندازی میکنن. یکی با کم کاری و یکی با دستکاری !! ما توسعه دهندگان و کلا برنامه نویسها یه صنف لازم داریم. ---------------------------------------------------------------------------- " پ ن : دلگیری من به عنوان یه توسعه دهنده اینه که وقتی برای یه همایش تو تهران دعوت میشم خیلی راحت ازم میخوان که 300 هزار تومن ناقابل پرداخت کنم برای یک روز شنیدن حرفهایی مثل : تو میتونی و خلاق باش!!" پایان بخش چهارم ببخشین زیاد تند نوشتم ولی خودتون در جریانین که مارکتها عملا دارن مارو میدوشن!!

درس چهارم : مارکتها بخش اول مارکت به معنی فروشگاه، و در اصطلاح برنامه نویس ها به مکانی گفته میشه که توسعه دهنده میتونه محصولش رو به کاربر ارائه کنه. شکل گیری مارکتها تقریبا به ترتیب جاوا،سپس سیمیبین و بعد از اون ویندوز فونها و آی او اس و در آخر هم اندروید از بیش از 10 سال قبل آغاز شد. مارکتهای جاوا توسط خود برندهای گوشی ایجاد شدند و معمولا برنامه ها رایگان ارائه میشدند جز در موارد خاص . در تمامی موارد بالا قابلیت درون پرداخت وجود داشته است!! تعجب نکنید. حتی در ده سال قبل هم برخی برنامه ها و بازی های جاوا برای فعال شدن قسمتی یا تمام آن، نیازمند پرداخت هزینه ای از طریق خود برنامه، به توسعه دهنده داشتند. دوره اوج بازی های مارکتی مربوط به شرکت نوکیا و گوشی های سری N-Gage هستش. تا اینکه در حدود سال 86 این شعبه از نوکیا به دلایلی کاملا غیرفعال شد و متاسفانه از یادها رفت. بیاین نگاهی دقیق تر به سیستم عامل های شناخته شده بندازیم، تا بهتر درک کنیم چرا در حال حاضر اندروید سودآورترین گزینه ماست: 1 – سیستم عامل تایزن : این سیستم عامل نو پا وتازه سازه و برتری خاصی که نسبت به اندروید داره اینه که هسته محکمتری داره (امنیت بالا) و سریعتر و بهتر اجرا میشه (از همه لحاظ) و اینکه با برنامه های اندروید مشکلی نداره!! 2 – ویندوز فون : بد ترین انتخاب یه برنامه نویس!! ویندوز فونها عالی هستن ولی متاسفانه بیشتر شرکتها و توسعه دهندگان پس از ایجاد برنامه یا بازی برای این پلتفرم، عملا هیچ پشتیبانی یا آپدیتی ارائه نمیکنند. حتی چند روز قبل اعلام شد که سری دوم بازی انگری بردز که محبوب ترین بازی تاریخ ویندوز فونه، برای ویندوز فون ارائه نخواهد شد . 3-ویندوز : این سیستم عامل رو با ویندوزفون اشتباه نگیرین. این همون ویندوز خودمونه که رو تبلتها و برخی گوشی ها ارائه میشه و قابلیت جالبی که داره اینکه که تقریبا هر برنامه ای که رو PC نصب میشه رو میتونه اجرا کنه. 4- آی او اس : خوب اینم که مشکلاتش معلومه. گوشی و سیستم عامل عالی و به همون اندازه اعصاب خورد کن 5- جاوا و سیمیبین : همه یه روزی میمیریم 6- بلک بری : اسم سیستم عاملشو حضورذهن ندارم (یکی از دوستان پ خ بدن) هسته عالی و محکم با گرافیک واقعی و دوربینهای شاهکار از نقاط قوت این برند کانادایی هستن و همچنین اندروید رو پشتیبانی مکنن. 7-آندروید : فعلا در حال اوج گرفتنه (ولی متاسفانه اصلا امنیت نداره.) همونجور که دیدیم فعلا اندروید هم روی خودش اجرا میشه هم رو سیستم عاملهای دیگه. پس دست توسعه دهنده بازتره. پایان بخش اول

بخش دوم درس سوم : قانون نانوشته : راهکار: 1 - دروغ نگین : تو توضیحات برنامه در مارکتها، سعی کنین اون چیزی که ساختین رو شرح بدین نه کم و نه زیاد 2- چند جمله بیشتر : در توضیحات برنامه بگین که هدف از ساخت برنامه چی بوده و چرا کاربر نیاز داره که این برنامه رو تهیه کنه 3- مشکلات رو به ما بگین : به کاربر توضیح بدین که قبل از اینکه نظر منفی بده ایراد کار رو بگه 4 – دردل کنین: با کی؟ خوب معلومه با کاربر. یه قسمت تو برنامه بزارین به اسم درباره ما یا پیشنهاد یا هرچی که به ذهنتون میرسه و توش توضیح بدین که برنامه چجوری و با چه سختی ساخته شده و هیچ برنامه ی تو دینا بی عیب نیست و اینکه نظر اون براتون محترمه و... از کاربر بخواین قبل اینکه نظر منفی بده، ایراد رو براتون شرح بده از طریق ایمیل یا پیامک 5 – هر چیزی رو ندین مارکتها: مارکتها قوانین خاص خودشون رو دارن، شما اگر اون اصول رو برین جلو برنامه تایید میشه، ولی تایید شدن برنامه دلیل بر خوب بودنش نیست. بزارین یه مثال بزنم. شما کنکور میدین و دانشگاه قبول میشین ولی هدف شما قبول شدن تو کنکور نیست هدف شما تحصیلات عالیه ست. یعنی کنکور فقط یه فیلتره. پس تایید شدن برنامه هم مثل کنکوره و دردسر تازه شروع شده. 6- لطفا مسئولیت پذیر باشین: شما یه برنامه ساختین درسته؟ این برنامه محصول شماست و مشکلاتش رو به عهده بگیرین. دیروز یه برنامه دانلود کردم تو قسمت نظراتش بیشتر از 1000 نظر منفی وجود داشت و جالب اینکه وقتی با توسعه دهنده حرف زدم گفت که که جبور شده طی این مدت به چند هزار نظر ایمیل داده و مشکلات رو گفته و ازشون خواسته که اپدیت جدید رو دانلود کنن و نظرشون رو دوباره بنویسن. هرچند که همون اولش میتونست با چند خط تو قسمت توضیحات و اضافه کردن یه قسمت به برنامه، کار خودشو راحت تر کنه. ولی خوب مسئولیت پذیریش واقعا قابل تقدیره. پس مشکلات برنامه رو حل کنین و آپدیت بدین. ********** دردل من : من هیچ وقت از استیو جابز خوشم نیومد به دلیل استثماری که این شرکت در قبال برنامه نویسها، مدیران، کارمندان و کارگران خودشون دارن. ولی خوب میخوام یه نکته در مورد این فرد بهتون بگم : جابز هیچ وقت یک خط هم کد نویسی نکرد!! خلاق باشین ، الان نون تو ایدست. هر چی ایده ناب تر و خلاقیت پخته تر، دلار بیشتری میاد و اینکه اگر میتونین هر چند نفری که بهم اعتماد دارین یه گروه بسازین، کارهای گروهی همیشه عالی بودن. پایان درس سوم (شرمنده اگر طولانی شد)

سلام. دوستان واقعا شرمندم کردین و بابت این همه لطف ممنونم. بخش اول درس سوم : قانون نانوشته : این حقیقت داره!! ما از نظر دیگران موجودات عجیب و غزیبی هستیم و ما نمیخوایم این تابو رو بشکنیم. بر عکس بهتره از این کار نهایت استفاده رو ببریم. شما با هزار دردسر یه برنامه میسازین که حرفه ای و زیباست (درس اول و دوم) و اونو منتشر میکنین (درس چهارم) و برای شناخته شدن برنامه هزینه میکنین(درس پنجم) ولی یهو همه چی خراب میشه و یه برنامه عالی ، حتی به حد نساب 100 دانلود نمیرسه. در حالی که یه برنامه که انگار سیامک 4 ساله از تهران طراحی کرده تو دو روز اول 10000 دانلود داشته. میخوام شما رو با سرمایه اصلی برنامه نویسها آشنا کنم. شخصی به اسم کاربر. کاربر میتونه یه تبلیغات رایگان و بسیار کارآمد و عالی باشه یا یه بمب متحرک با کلمه مشهورش " مزخرفه". متاسفانه در ایران ما کاربر حرفه ای نداریم. یعنی کاربر با دید فنی، گرافیک و محتوا به برنامه نگاه نمیکنه بلکه تنها چیزی که براش مهمه سلیقه خودشه. نگاهی به نظرات کاربران در مورد محصولات خودتون بندازین : - واسه من کار نکرد، پونصدتومن حرومت باشه " نظر و امتیاز منفی" - مزخرفه بچه ها دان نکنین " نظر و امتیاز منفی" - - زنبیل این چیه گذاشتی؟ " نظر و امتیاز منفی" - عالی ( اینو خود برنامه نویس نظر داده ها) " نظر و امتیاز مثبت" مطمئنم چیزی مشابه این رو بارها و بارها دیدین و اگر فکر میکنین در بالا نسبت امتیازهای منفی و مثبت سه به یک است پس هنوز چیزی در مورد قانون نانوشته به گوشتون نخورده. در واقع نسبت بالا خیلی وحشتناکه. بر طبق آمار، ما ایرانی ها اگر از خرید یا خدمات یک محصول خاص راضی باشیم اون رو به سه نفر معرفی میکنیم و اون سه نفر هرکدوم به یک نفر، پس در بالا با یک نظر مثیت نچندان قوی ما بصورت بالقوه 6 کاربر دیگه رو جذب کردیم. و خب هر مشتری ناراضی به 11 نفر میگه که من خریدم تو نخر و اون یازده نفر به 7 و اون هقت نفر به 3و اون 3نفر به یک نفر دیگه. راستش من حتی جرات حساب کردنشم ندارم. حالا میگین که چه ربطی به مارکتها داره؟؟ در مارکتها بر اساس یه نظرسنجی غیر رسمی، 90 درصد کاربرها قبل از دانلود یا خرید نظر بقیه کاربرها رو میخونن و همچنین سیستم امتیاز دهی مارکتها بر اساس نظر کاربران و ستاره هاییه که اونا میدن. به جمله اولی که یکی از کاربرها نوشته بود برگردیم : واسه من کار نکرد، پونصدتومن حرومت باشه همین جمله میتونه یازده کاربر رو در دنیای واقعی پس بزنه ولی تو دنیای مجازی چی؟ خدا میدونه چند نفر منصرف میشن. ما باید کاری کنیم که کاربرهامون حرفه ای بشن. یه کاربر حرفه ای نظرش باعث بهبود کیفیت کار میشه و به دیگر کاربرها اطلاعات خوبی رو در مورد تجربه کارکردنش با برنامه رو به بقیه میرسونه. این چندتا نظر حرفه ای : - هنوز جای کار داره. گرافیکش اصلا خوب نبود - رو گوشی من اجرا نشد ( سامسونگ فلان مدل) - وقتی میرم رو موضوع شماره 8 فقط یه صفحه مشکی میاد چون حجم زیاد شد، تو پست بعدی ادامه مطلب رو نوشتم

درس دوم : اصول طراحی وقتی ایده رو پیدا کردین و طرح کلی دستتون اومد، حالا باید یه تنه برای برنامتون بسازین . به عکس زیر خوب دقت کنین : زیباست . نه؟ یه جای کار ما میلنگه!! این فقط یه PSD سادست ( فایل فتوشاپ) ولی به هارمونی دقت کنین. همه چی سرجای خودشه و نظم عجیبی برقراره. در عین حال ساده و اصولی. میخوام یه نکته جالبی رو بگم و اونم اینکه شما هر برنامه یا بازی رو که بخواین بسازین یه قوانینی رو باید برین یعنی چی؟ یعنی مثلا طراحی کتاب با برنامه مدیریت وای فای فرق داره. یعنی تو کتاب شما یه فهرست رو میچینین وسط صفحه و بعد هر گزینه ای یه صفحه رو باز میکنه و ... ولی تو یه برنامه کاربردی شما باید تنظیمات رو درست بچینین، گزینه ها همیشه در دسترس باشن، برنامه سبک طراحی بشه تا فوری قابل دسترس باشه و... : یادگیری این اصول نیازی به تجربه یا اطلاعات خاصی نداره، کافیه که فقط و فقط نگاه کنین. برنامه های مشابه رو ببینین و ایده خودتون رو بسازین . برای زیباتر شدن کار از طراحی فلت استفاده کنین یا انیمیشن. بیاد داشته باشین که در اوج سادگی میشه زیبا بود. نکته بعدی حال و هواست!! برنامه شما یه حس خاصی داره. یعنی شما وقتی یه موضوعی رو انتخاب میکنین باید کل برنامتون رو همین موضوع باشه. برای مثال یه برنامه برای آموزش اسکایپ یا یه برنامه در مورد رکوردهای گینس. شما از اسپلش گرفته تا ایکونها و فونت رو بر اساس موضوع بچینین. هم پرستیژ کار بالا میره، هم گرافیک همخوانی داره و هم به محض باز شدن برنامه، کاربر میدونه با چی طرفه با کاربر احترام بگذارید... ********* پایان درس دوم به دلیل حجم بالای درس سوم ، ان شا الله فردا آپ میشه

سلام توجه : این تایپک برای آموزش کد نویسی نیست و فقط اصول برنامه نویسی توش تدریس میشه. پس لطفا توش پست نزنین چون مدیرا پاکش میکنن و فقط اگر دلتون خواست تشکر رو بزنین. سعی میشه تمام اصول با تصویر و نمونه توضیح داده بشه. متشکرم ***************** خیلی از دوستان نمیدونن از کجا شروع کنن یا چجوری باید کار کنن. برنامه نویسی با basic4android مثل تمام کارهای دنیا دارای اصول خاص خودشه. یعنی شما باید یه سری قوانین و شرطها رو بدونین. من سعی کردم بر اساس تجارب خودم از مارکتها، ایده های موجود و اصول رعایت شده جهانی تو B4A این تایپک رو ادامه بدم. اگر هنوز متوجه نشدین که این تایپک برای چه کاریه، اشکالی نداره چون قراره تو این تایپک کم کم یاد بگیریم که یه برنامه ایدش چجوری شکل میگیره، منابع و الگوها رو چطور بدست بیاریم، قوانین طراحی چیا هستن و ... تو این تایپک تینها رو توضیح میدم : درس اول ایده - درس دوم اصول طراحی - درس سوم قوانین نانوشته!! - درس چهارم هیولایی به نام مارکت - درس پنجم تبلیغات و بازار یابی ********** درس اول : ایده دوتا حالت وجود داره : الف - هیچ ایده ای نداریم : این شایع ترین مشکل برنامه نویسها ، مخصوصا کساییه که تازه شروع کردن و یا واقعلا علاقه مند به خلق چیزی هستن. خوب بسازین. اما از کجا ایده بگیریم؟ از منبع بی انتهای ایده!! یعنی از گوگل پلی، یا همین مارکتهای خودمون مثل بازار و مایکت و... از اینکه از ایده دیگران الهام بگیرین نترسین. همین برنامه هایی مثل تانگو ، واتس آپ و... یک کار روانجام میدن فقط رنگ و لعابشون فرق داره. سعی کنین هر روز و هر روز به مارکتها سر بزنین و برنامه های جدید رو یادداشت کنین. ایکونها و اسکرین شاتها رو ذخیره کنین. توضیحات رو بخونین و هر کار دیگه ای که بلدین. ب- ایده داریم ولی گنگه!! : خوب رو کاغذ بکشین. من هیچ برنامه یا بازی رو نساختم مگر اینکه رو کاغذ طرح اصلی رو کشیدم. همینجوری B4A رو باز نکنین و شروع کنین به دیزاین و کد نویسی. تام لی اوتها و اتصالات رو طراحی کنین. هر باتون رو اصولی جایگزین کنین (در درس دوم توضیح دادم) ، دقت کنین و ببینین از برنامه چه انتظاری دارین. شما حتی بهتره که تعداد اکتیویت ها، لی اوتها، باتونها و هر شی دیگی ای رو بررسی کنین. (منظور اینه که طرح رو اول رو کاغذ پیاده کنین) ..:: لطفا برای نوشتن برنامه هیچ عجله ای نداشته باشین ::.. باراها و بارها شده که وسط یه برنامه کم آوردم!! دلیلش هم تو بی برنامه گی یا عجله الکی بوده. به قول یکی از کاربرهای همین جا آدم بهتره سالی یه برنامه بسازه تا اینکه هر هفته یه برنامه بده بیرون. ایده هاتون رو محافظت کنین. ایده های شما میتونن تو یک ماه حتی چند میلیون درآمد براتون بیارن پس بصورت بلاقوه ایده ها، یه ساک پر از پول هستن. برای ایده گرفتن یه سرچ کوچولو تو نت کار شما رو راه می اندازه . ولی اگر فکر میکنین اون ایده ها تکراری هستن پس اطرافتون رو نگاه کنین. همین حالا یه سری به بازار بزنین و ببینین که مثلا برنامه ای مثل تعمییرات ماشین یا قانون اساسی و یا حتی یک دیکشنری چه فروشی داشتن؟؟ تو اطراف ما هم هزاران ایده خوابیده که فقط نیاز به یه چرقه دارن . پایان درس اول. در صورت استقبال قسمتهای بعدی اپ میشن. با تشکر از مدیریت